یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

محمدبرم ، دانشجوی علوم سیاسی

"شهید محمد علی رجایی"
مردم ما از کمبود ها و کسریها گله ندارند،
آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را در می آورد
وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس!


اللهم عجل لولیک الفرج
فکه یا مکه؟ اصلاً چه فرقی می کند؟
بگو عشق آباد... مدینه فاضله... بیت الله ثانی
مهم رسیدن به خداست! حال می مانی یا می آیی؟


❗ توجه ❗
👈 تمامی یادداشت های این وبلاگ توسط محمد برم مشگینی نگاشته شده است 👉

کانال تلگرام ما

نامه دوم آقا به جوانان
پرونده های ویژه

معرفی کتاب

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

سیاست درجوامع اسلامی و لیبرالی

سه شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ب.ظ

مقدمه

« سخن کارل پویر - دانشمند اتریشی – است که خطرناک ترین اندیشه سیاسی آرزوی خوشبخت ساختن انسان است ومصیبت زندگی این است که کوشش برای ساختن بهشت همیشه به ایجاد دوزخ منجر می شود »

با اظهارتاسف می توان جوامع غربی را قربانی تعریف فوق معرفی کرد که مردمان آنها با آزادی خواهی های افراطی مسبب اصلی بی بندوباری جنسی ومسائل غیراخلاقی وحتی بروز قشر یک درصدی سرمایه داری درمقابل قشرنودونه درصدی فقیردانست؛ اما دراین میان آیا دین سبب گمراهی این جوامع ازصراط مستقیم شده است یا خود مردم این جوامع با کنارگذاشتن دین واخلاق وبا شعار آزادی خواهی افراطی مسبب آن هستند؟

تفکری که به طورآهسته ونرم درحال نفوذ درایران اسلامی می باشد وما علم مبارزه با این تفکر رادر جهان برزمین نهاده ایم. به قول آیت الله مدرس: « دیانت ما عین سیاست ماست وسیاست ما عین دیانت ماست »

لیکن همانطوری که از موضوع این مقاله نیزپیداست ما قصد تحلیل وبررسی سیاست درجوامع اسلامی و لیبرالی را داریم به همین منظور شبه جمله سیاست درجوامع اسلامی و لیبرالی را به چهاردسته تقسیم بندی کرده وشروع به توضیح وبررسی هرکدام می نماییم :

1-  جامعه

2-   لیبرالیسم وجامعه لیبرالی

3-   جامعه اسلامی وآزادی های آن

4-   سیاست


جامعه   


تا آنجا که تاریخ نشان می دهد، انسان ازابتدای حیات خود به صورت گروهی و دسته جمعی زندگی می کرده است. حتی انسان غارنشین وبشری که درقلب جنگلها یا درجزایر دورافتاده زندگی می کرده، درهر زمان ومکانی که نشان از اوهست، انسان اجتماعی بوده است.

محدودترین جمع انسانی خانواده است که از زوج (مرد و زن) وفرزندان آنها تشکیل می شود واین نخستین هسته یک جامعه طبیعی کوچک است که گاه به گروه نخستین تعبیر می شود ویک جامعه ساده واولیه را تشکیل می دهد.

پس با وجود اولین جوامع انسانی نیاز برای برای اداره این جوامع بیشتر آشکار شد که حالا کاری بر نوع ریاست جوامع قدیمی و امروزی نداریم که آیا براساس انتصابات خونی و دمکراسی بوده یا خیر

لیبرالیسم و جامعه لیبرالی

لیبرالیسم وآزادی خواهی، مجموعه ی روشها، سیاست ها وایدئولوژی هایی که هدفشان فراهم کردنِ آزادیِ هرچه بیشتربرای فرد است. هواداران وپیروان چنین عقاید وسیاست هایی رامعمولاً آزادی خواه یا لیبرال می گویند. اصول ومبانی لیبرالیسم عبارتند از:

1-   فرد گرایی (اصالت فرد): فردگرایی جوهره و رکن بسیارمهم لیبرالیستی است. فردگرایی یعنی فرد وحقوق او برهمه چیزمقدم است.

2-   اصالت آزادی: یعنی آزادی فوق همه ارزشهاست. براساس این اصل انسان هرخواسته ای که دارد، اعم از بی بند وباری جنسی وخلاف دین واخلاق وغیره باید آنها را محترم شمرد.

3-   انسان مداری (امانیسم): یعنی باید تمام چیزها حتی اخلاق ودین براساس تمایلات ونیازهای انسان توجیه شود. انسان نباید خود را با دین واخلاق هماهنگ کند بلکه دین واخلاق باید خودرا با اوهماهنگ سازد.

4-   سکولاریسم: یعنی تفکیک دین ازسیاست

5-   سرمایه داری (کاپیتالیسم): لیبرالیسم به گونه ای با سرمایه داری واقتصاد بازار آمیخته شده که بسیاری ازمتفکران معتقدند که لیبرالیسم ایدئولوژی سرمایه داری است.

6-   عقل گرایی: یعنی باور به کفایت وبسندگی خردِ انسانی

 


لیبرالیسم را می توان به دوقسم فرهنگی واقتصادی تقسیم کرد؛ لیکن مافقط به لیبرالیسم فرهنگی می پردازیم. لیبرالیسم فرهنگی نیزخود به سه شاخه سیاسی، اخلاقی والهیاتی تقسیم می شود. نقطه اشتراک این سه شاخه، جانبداری از آزادی های فردی واجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل وتسامح به گونه مقید نبودن به امرمطلق است.

ارائه تعریف دقیق وجامع ازلیبرالیسم به عنوان یک مکتب سیاسی واجتماعی کاری بس دشوار، بلکه ناممکن است.

 

 

جامعه اسلامی وآزادی های آن

با توجه به مبانی لیبرالیسم، هیچ گونه سازشی میان اسلام وتفکر لیبرالیستی وجود ندارد. آزادی تعریف شده دراسلام با توجه و رعایت بعد مادی ومعنوی انسان مطرح است اما درلیبرالیسم فقط مصالح مادی وبعد غیرالهی وغیرمعنوی ودریک کلام حیوانی مورد توجه است. همچنین اسلام برخلاف نظر لیبرالها که برانسان مداری (امانیسم) تاکید دارند برخدا مداری تاکید کرده وسیاست وحاکمیت راجدای ازدین نمی شمارد.

به قول آیت الله مدرس: « دیانت ماعین سیاست ماست وسیاست ماعین دیانت ماست »

 آزادی دراسلام   »»»»»   خداوند درقرآن می فرماید انسان موجودی مختار و آزاداست وسرنوشتش به دست خود اوست. هرکس می خواهد ایمان بیاورد وهرکس می خواهد کافرشود.

ازاین رو، آزاد بودن انسان دراعمال ورفتار نقطه قوت آفرینش اوست. بنابراین اصل آزادی دراسلام پذیرفته شده است هرچند مومنان، آزادی خود را درچارچوب حدود وقوانین الهی جای می دهند.



  

آزادی اندیشه     »»»»»   اسلام اندیشه مفید و روشمند را می پذیرد؛ اندیشه ای که انسان رابه شناخت حیات معقول و ویژه خود راه نماید.



  

آزادی بیان       »»»»»       آزادی بیان در دیدگاه اسلامی نه تنها بیان حقیقت روا و آزاد است بلکه کسانی که ازنیروی بیان وتبلیغ حقایق برخوردارند موظفند بدین کار همت گمارند. البته آزادی بیان نباید موجب تضییع حقوق مادی ومعنوی افراد وجامعه شود.                   

حال که جوامع لیبرالی واسلامی ونگاه هردو به حق آزادی را بررسی کردیم مختصر توضیحی نیز ازسیاست بدهیم.

 

سیاست

برای واژه سیاست معانی بسیار کثیر ومتفاوتی ارائه شده است، تا آنجا که صاحب نظران می گویند: تاکنون حدود 200 معنا برای این واژه ارائه شده است. اما به طورکلی می توان معانی ذیل رابه عنوان مهمترین معانی که درعرصه ی عمل وکار برد نیز مورد استفاده قرار گرفته است نام برد:

 

 

1-   سیاست به معنای علم قدرت

عده ای ازنظریه پردازان غربی مانند: فرانکل، ماکیاول، نیچه و...علم سیاست راعلم قدرت دانسته اند. اگرچه این تعریف دست کم درعمل ازابتدای تشکیل حکومت ها درجامعه ی بشری وجود داشت، اما شاید تدوین کلاسیک این تعریف به «موریس دوورژه» برمی گردد. باید توجه داشت که هیچ دلیل علمی برای این تعریف ارائه نشده است.

2-   سیاست به معنای علم دولت

عده ای دیگراز نظریه پردازان غربی، نظریه فوق را تعدیل کرده وبیان داشته اند که سیاست یعنی علم دولت و منظورعلمی است که رفتار دولت را مورد بررسی ومطالعه قرار می دهد. نظریه پرداز مشهور «رافائل» براین نظراست: «آنچه به دولت مربوط می شود یک امرسیاسی است»

3-   تعاریف متفرقه

تعاریف متفرقه ی دیگر نیز ارائه شده است که بعضی ازآنها بصورت مستقیم وغیرمستقیم بیان یا تلفیق معانی فوق می باشد. به عنوان مثال «هارولد لاسول» معتقد است سیاست یعنی علمی که می آموزد چه کسی می برد؟ چه زمانی می برد؟ چرا می برد؟ وچگونه می برد؟

 

4-   سیاست درفرهنگ سیاسی اسلام


تعریف یا معنای واژه سیاست درفرهنگ اسلامی کاملاً متفاوت است. فرهنگ دهخدا واژه سیاست رابه تدبیر امور ومصلحت اندیشی ودور اندیشی معنا کرده است.

امام خمینی(ره) به عنوان فقیه عالیقدر، دانشمند فلسفه، عرفان وفقه اسلامی ونیز سیاستمدار برجسته نظری وعملی می فرماید:

 

« سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه وتمامی ابعاد انسان وجامعه را درنظر بگیرید واینها رابه طرف چیزی که صلاحشان هست هدایت کند.»

 

 

سیاست دانشی است که ازشهرو مباحث شهروندی بحث می کند. به تعریف دیگر سیاست فعالیتی اجتماعی است که با تضمین در نبردهایی که ازگوناگونی و ناهم گراییِ عقیده ها ومنافع ناشی می شود، می خواهد به یاری زور که اغلب برحقوق متکی است امنیت بیرونی وتفاهم درونیِ واحد سیاسی ویژه ای را تامین کند.

اما درآخر این مقاله با آوردن یک ضرب المثل انگلیسی که حرف دل جوامع اسلامی را زده است شمارا به تحقیق ومطالعه بیشتر دراین زمینه دعوت می نمایم:
« درستکاری بهترین سیاست است»

 

ومن الله توفیق

 


منابع:

علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص694

مهدی براتعلیپور، لیبرالیسم، صص 15-17

راین هاردکونل، لیبرالیسم، صص19-23

ثقة الاسلام کلینی، اصول کافی، ج1، ص117

جان سالوین شاپیرو، لیبرالیسم معنا وتاریخ آن، صص3-10

بهاءالدین پازرگاد، تاریخ فلسفه، صص550-610

آنتونی آربلاستر، ظهور وسقوط لیبرالیسم، صص55-98

عبدالرسول مشکات، درآمدی برمکاتب واندیشه های معاصر، صص458-461

محمد تقی مصباح یزدی، پرشها وپاسخها، ج4، صص41-43

جان استوارت میل، درباره آزادی، ص 181 به بعد

آنتونی آربلاستر، ظهور وسقوط لیبرالیسم غرب، صص14-17

موریس دوورژه، اصول علم سیاست، ص17-18

اندرووینست، نظریه های دولت، ص20

مک آیور، جامعه وحکومت

بروس کوئن، مبانی جامعه شناسی، صص4-15

روح الله الموسوی الخمینی، صحیفه امام، ج13، ص432

لغت نامه دهخدا، ج38، حرف س، واژه سیاست

روزنامه رسمی کشور، مذاکرات مجلس چهارم، استیضاح مستوفی، خرداد1302، ص198

کهف/ سوره18، آیه29

بقره/ سوره2، آیه256

آل عمران/ سوره3، آیه71

نظرات  (۱)

واقعامطالبتون عالی و مفید هستن ازتون تشکر میکنم 
پاسخ:
ممنون ازنظرتون خانم جبری

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی