یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

محمدبرم ، دانشجوی علوم سیاسی

"شهید محمد علی رجایی"
مردم ما از کمبود ها و کسریها گله ندارند،
آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را در می آورد
وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس!


اللهم عجل لولیک الفرج
فکه یا مکه؟ اصلاً چه فرقی می کند؟
بگو عشق آباد... مدینه فاضله... بیت الله ثانی
مهم رسیدن به خداست! حال می مانی یا می آیی؟


❗ توجه ❗
👈 تمامی یادداشت های این وبلاگ توسط محمد برم مشگینی نگاشته شده است 👉

کانال تلگرام ما

نامه دوم آقا به جوانان
پرونده های ویژه

معرفی کتاب

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

ودیعه ، ماهیت و ذات آن

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ

مقدمه

امروزه یکی از عقودی که در سطح جامعه به صور مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، عقد ودیعه است. قانون مدنی در مواد 607 به بعد، به تعریف این عقد و تبیین احکام و آثار آن پرداخته است. از خصوصیات عقد ودیعه، عهدی، رضایی بودن و جواز آن است. ایجاد تعهد به موجب عقد و فعلیت یافتن آن، با تسلیم مورد ودیعه به مستودع محقق میشود. عدهای از نویسندگان نتیجه گرفتهاند که ودیعه عقدی غیرعهدی است. نگهداری از مال ودیعه، وصف امانت، مجانی بودن و رد عین مال به مودع، از جمله خصوصیات داخل در مقتضای ذات این عقد است. موضوع این نوشتار، مقتضای ذات عقد ودیعه، امکان وجود دو عنوان امانت و ضمان در کناریکدیگر و آثار و مصادیق تعدی و تفریط امین در عقد ودیعه است.

 

معنای لغوی ودیعه

ودیعه بروزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیرگذارند تا آن را حفظ نماید.جمع ودیعه، ودائع می باشد.

 

معنای اصطلاحی ودیعه

در اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) می باشد وبه عبارت دیگر«الودیعة الاستنابة فی الحفظ». وبه بیان روشنتر ودیعه این است که شخصی چیزی را به امانت نزد غیرگذارد واز وی بخواهد که آن را حفظ نماید.

ودرکتاب مغنی المحتاج آورد: «فحقیقتها شرعا توکیل فی حفظ مملوک أو محترم مختص علی وجه مخصوص»؛ یعنی ودیعه توکیل غیراست برمجرد حفظ واینکه آیا ودیعه عقداست یااذن مجرد، بین فقهاء مورد اختلاف می باشد.

 

ریشه کلمه ودیعه

اهل لغت وفقهاء درریشه واصل این کلمه اختلاف کرده اند.

برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک وبرخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون واستقرار دانسته اند چون ودیعه نزد مستودع رها وترک شده واستقرار وسکون می یابد. وبعضی نیز آن رااز «دعه» به معنی راحت وآسایش دانسته اند بدین محافظ که گویی ودیعه نزد مستودع درراحت می باشد چون مورد استعمال ودستخوش تبدیل نمی شود.

بالجمله ازکتب لغت وفقه استفاده می شودکه «ایداع» به معنی ودیعه نهادن چیزی ونیز به معنی پذیرفتن ودیعه آمده است لیکن معنی اول اشهر است و «استیداع» دادن چیزی به کسی به عنوان ودیعه است. و«مودع» به کسردال عبارت است ازمالک یا ودیعه دهنده و «مستودع» یا «مودع» به فتح دال گیرنده ودیعه راگویند.

 

ماهیت ودیعه

ودیعه یا سپرده نوعی امانت درقالب قراردادی است که درآن شخصی مال خودرا نزد دیگری می سپارد تااو به طوررایگان ازآن نگاهداری کند. ودیعه گذار دراصطلاح مودِع وگیرنده ی ودیعه مُستودِع نامیده می شود.

فقیهان امامیه(وبرخی فقهای عامه) ودیعه را «اِستِنابِه درحفظ مال» نامیده اندکه به معنی نایب [جانشین] قراردادن «امین» ازسوی مالک برای حفظ مال است. تفاوت ودیعه با عقدهای نیابی دیگر این است که وظیفه متعهد فقط حفظ مال است، به همین جهت آن را امانت خاص نامیده اند.

دلیل قرآنی ودیعه درآیه 58 سوره نساء آمده است: «ان الله یأمرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها»

معنی: «خداوند فرمان می دهد که امانت ها رابه صاحبشان برگردانید».

ودیعه عقدی جایزاست ودوطرف هرگاه بخواهند می توانند آن رابرهم زنند. برای وقوع عقد ودیعه گفتن صریح موضوع لازم نیست، بلکه کافیست قرائن نشان دهد یاعرف حکم کند که تعهد به نگهداری قصد طرفین از سپردن مال بوده، چنان که درهنگام تحویل البسه واتومبیل ولوازم دیگر در مهمان سراها، رستوران ها، پارکینگ های عمومی واماکن عمومی دیگر لفظ یا نوشته ای رد وبدل نمی شود ولی عرف آن را «تعهد به نگهداری ازمال» می داند.

 

ویژگی

مقررات مربوط به این عقد درحقوق ایران درمواد 607 تا 634 آمده است.

·       عدم جوازتصرف: تصرف واستفاده ازمال مورد ودیعه ازسوی ودیعه گر جزاعمالی که برای حفظ آن ضرورت دارد، مجازنیست مگر آنکه ازسوی مالک اجازه داشته باشد.درغیر اینصورت ید امانی ودیعه گر به ید ضمانی تبدیل می شود واو باید اجرت المثل پرداخته واگر آسیبی به مال وارد آید، مسئول است، هرچند تقصیری نداشته باشد.

 

·       رایگان بودن: نگهداری مال مورد ودیعه باید به طور مجانی باشد، اگر امین برای این کار پولی طلب کند آن عقد جعاله خواهدبود. همچنین زمانی که مال به منظور انتفاع گیرنده داده شده ونگهداری جنبه فرعی داشته باشد، قرارداد عاریه یااجاره یا واگذاری حق انتفاع خواهدبود. همچنین درموردی که مالی به منظور فروش یا تعمیر به دیگری سپرده شود، عقد وکالت (ازجمله نمایندگی های تجاری مانند عاملی) یااجازه محقق شده است.

 

·       استرداد خود مال مورد ودیعه: مستودع حتماً باید عین مالی را که به اوسپرده شده برگرداند. اگر توافق این باشد که گیرنده مال را مصرف کند وبعد مثلِ آن راتهیه و ردکند. چنین توافقی ودیعه نخواهد بود (احتمالاً قرض محسوب می شود). این مفهوم از واژگان «سپردن» و «نگهداری» وتعریف مشهور « استنابه فی الحفظ» در فقه وهمچنین دلالت صریح «عَلَی الیَد ما اَخَذتُ حَتی التؤدی» استنباط می شود.

 

شرایط مودع ومستودع

1-   بلوغ

2-   عقل

3-   احتیاطاً باید شخص عاجز ازحفظ مال، ودیعه را نپذیرد؛ مگرآنکه مودع، خودش عاجزتر باشد ومستودع دیگری هم نباشد.

 

ابطال ودیعه

موت یا جنون مودع یا مستودع موجب ابطال ودیعه می ‌شود. لذا با توجه به اینکه این مسئله برای مودع یا مستودع به وجود آمده ، مراحل زیر اجرا می  ‌شود:

الف) مودع بمیرد یا مجنون شود:

» ودیعه به صورت امانت شرعی در دست مستودع است » برگرداندن ودیعه به همه ورثه مودع یا ولی مودع واجب است یا اینکه حداقل فقط به آنها اعلام کند و اگر چنین نکرد یا بدون دلیل تأخیر انداخت » در صورت خسارت دیدن مال، مستودع ضامن است.

ب) مستودع بمیرد یا مجنون شود:

» ودیعه در دست ورثه یا وصی مستودع، امانت شرعی است » واجب است به مودع یا جانشین و وکیل او رد شود یا اعلام فوری شود و اگر چنین نکند یا بدون دلیل تأخیر اندازد » ورثه یا وصی مستودع ضامن است.

» نکته

منظور از لفظ "دلیل" در عبارات فوق آن است که اگر شخص به دلیل آنکه نمی ‌داند کسی که مدعی ارث است آیا وارث است یا وارث منحصر در اوست یا افراد دیگری هم هستند و لذا برای تحقیق تأخیر بیندازد، ضامن نیست.

 

نتیجه گیری

در فقه اسلامی، اگر کسی در مال دیگری تصرف مشروع و مجاز نماید، ید او نسبت به آن امانی است و مسئول جبران خسارت وارده نیست؛ مگر اینکه تعدی یا تفریط او ثابت شود. تصرف مجاز ممکن است از اذن صریح شارع ناشی شود که در این صورت امانت شرعی نامیده میشود و از موضوع بحث این نوشتار خارج است؛ همچنین ممکن است برخاسته از اذن ضمنی شارع در تنفیذ اذن و معامالت مالک باشد که به امانت مالکی مشهور است.

ودیعه از جمله عقود عهدی بوده و پیش از تسلیم مال به امین نیز تعهد وجود دارد؛ ولی اجرای این تعهدات موکول به تسلیم مال به امین است؛ با توجه به اصل رضایی بودن در عقود، ودیعه نیز از جمله عقود رضایی است؛ زیرا قانونگذار برای انعقاد و تحقق آن، تشریفات خاصی را الزم ندانسته و به صرف ایجاب و قبول مودع و مستودع واقع می شود؛  هدف اصلی طرفین از انعقاد عقد ودیعه، نگهداری از مال مودع میباشد.

ودیعه را امانت به معنای خاص نیز میگویند و این صفت جزو مقتضای ذات عقد میباشد؛ لذا شرط خالف آن موجب بطالن عقد میگردد؛ آوردن شرط عوض در عقد ودیعه، موجب تغییر ماهیت این عقد به اجاره یا شمول مادهی 10 قانون مدنی بر آن میگردد؛ اگر مالک، امین را از هرگونه عملی که عادتا؛  به منظور حفاظت ازمال انجام می دهند، منع کند؛ امین تا جایی می تواند به دستورات مودع عمل نماید که خطر جدی سالمت مال را تهدید نکند؛ چرا که در غیر این صورت آن شرط، به علت بیهوده و غیر عقلایی بودن باطل بوده و امین باید به نحو متعارف عمل نماید.

ومن الله توفیق

 

واژگان کلیدی: اذن، عهدی، ودیعه، رضایی، مقتضای ذات، امانت

 

 

منابع:

v   -ناصرکاتوزیان، «دفترنخست (عقدودیعه)»، درحقوق مدنی، عقود اذنی - وثیقه های دین، چاپ پنجم، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1385.

v   -سیدعلی حائری شاهباغ، «جلدپنجم، فصل سیزدهم (درودیعه)». درشرح قانون مدنی. وزارت دادگستری، بی تا، صص2-31.

v   -«کتاب دوم، قسمت دوم، باب دوم، فصل نهم». درقانون مدنی. چاپ بیست وچهارم. تهران: نشردوران، 1384. صص217-222.

v   -احمدبن محمدالصاوی المالکی. بلغة السالک لاقرب المسالک الی مذهب الامام مالک. ج2، مصر، 1372ق، ص96.

v   -علیرضا باریکللو. شرط ضمان امین درفقه امامیه، مطالعات اسلامیه، شماره ی 67، 1384.

v   -محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق اموال، جلدنخست، تهران، گنج دانش،1370.

v   -شیخ مرتضی انصاری. المکاسب، علامه، چاپ دوم، 1367.

v   -سیدحسن امامی. حقوق مدنی، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ سیزدهم،1373.

    -محسن جابری عربلو. فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص178-179.

v   -محمدحسین نجفی. جواهرالکلام، ج27، ص198.   

    -العلامه الحلی. تذکرة الفقهاء، ج2، ص196.

v    -شیخ یوسف البحرانی. حدائق الناضره، ج21، ص398.

v   -محمدبن احمدخطیب شربینی. مغنی المحتاج، ج3، ص79.

v   -احمدبن محمدفیومی. المصباح المنیر، ج2، ص191.

v   -موفق الدین عبدالله بن احمدبن قدامه. المغنی (ابن قدامه)، ج6، ص436.

v   -ابن منظور. لسان العرب، ماده «ودع».

v   -نساء/ سوره4، آیه 58.

v   -Farsi.khamenei.ir

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی