دیگر مرحله سازندگی و ثبات جای نفی و انکار را گرفته است/مردم فریب عوام و نفوذ را نخورند
زمانی نهضت اسلامی در مرحله نفی و انکار بود و مردم یکدست علیه استعمار و استبداد قیام کردند. مرحله نفی و انکار به دنبال خود مرحله سازندگی و ثبات را دارد. به دنبال "لا اِلهَ" باید "اِلَّا الله" بیاید. در هر نهضت مرحله سازندگی و ثبات سخت تر از نفی و انکار است. وقتی سخن از اصلح است یعنی فردی انتخاب شود که هم مشروع باشد و هم مقبول. این شخص است که به مشکلات عامه مردم آگاه است و تکمیل کننده پازل تمدن اسلامی خواهد بود و اینجاست که تعهد و تخصص مشخص می شود. وقتی اندیشمند غربی نظریه ایجاد استبداد شرقی به دلیل جغرافیای سیاسی را مطرح می کند و سیر " دولت مطلقه به دولت استبداد شرقی به دولت پاتریمیونالیزم یا پدرسالار به دولت تحصیلدار یا رانتیر" را برای شرق و خاورمیانه ترسیم می کند با تشکسل دولت اسلامی به تمام حرف ها و حدیث ها در این باب خاتمه دهد.
اما در این میان عوام زدگی و نفوذ جریانی به عنوان 2 مولفه تاثیرگذار در فریب مردم صادق معرفی می شود که جریانها و نهادهای حامی این مولفه ها از قدرت زر، زور و تزویر که 3 مولفه آموزش اشتباه هستند دریغ نمی کنند.
برخی آنچنان عوام زده هستند که تنها معیارشان سلیقه ی عوام است و عوام هم گذشته گراست و به حال و آینده کاری ندارد. برای مقابله با این جریان باید سنت شکنی را ترویج داد. سنت شکنی که در راستای تحقق اهداف نظام اسلامی باشد مقدس و قابل احترام است. یکی از سنت شکنان جبهه حق رسول اکرم (ص) بودند که با ترویج بت پرستی در خود خانه کعبه که ناشی از جهل و نادانی بود مبارزه کرد. اگر سنت غلط بت پرستی پایدار بود در زمان حال به جای تعلیم و تربیت فرزندانمان، آنها را به پای بت ها قربانی می کردیم.
و اما زمانی خطر نفوذ اندیشه های بیگانه مطرح می شود. همانطور که در انتخابات مجلس شورای اسلامی درسال 94 مشاهده کردیم دیگر نفوذ فردی تبدیل به نفوذ جریانی شده است. یعنی نفوذ به نهاد، جریان، اداره، ستاد، مراکز تصمیم گیری و... مهمتر از نفوذ به یک فرد است. راه مبارزه با این جریان تحریم و منع انتخابات نیست. مگر می شود تشنگانی را که برای جرعه ای آب له له می زنند به بهانه اینکه آب گلالود اسا از نوشیدن آب منع کرد؟ پس این از وظایف افراد آگاه و بابصیرت است که با تبیین و روشن کردن افراد ولو یک نفر آب سالم را در اختیار آنها بگذارد.
مطمئنا اگر دغدغه مردم نسبت به عوام و نفوذ حل شود دولتی را به خدمت خود می گزینند که صلاح دنیا و آخرتشان در آن است.