یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

دست نوشته های یک سیاست خوان

یاس نو

محمدبرم ، دانشجوی علوم سیاسی

"شهید محمد علی رجایی"
مردم ما از کمبود ها و کسریها گله ندارند،
آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را در می آورد
وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس!


اللهم عجل لولیک الفرج
فکه یا مکه؟ اصلاً چه فرقی می کند؟
بگو عشق آباد... مدینه فاضله... بیت الله ثانی
مهم رسیدن به خداست! حال می مانی یا می آیی؟


❗ توجه ❗
👈 تمامی یادداشت های این وبلاگ توسط محمد برم مشگینی نگاشته شده است 👉

کانال تلگرام ما

نامه دوم آقا به جوانان
پرونده های ویژه

معرفی کتاب

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

چون ازته چاه داد میزنیم صدایمان به جایی نمی رسد شاید این نامه تنهاترین وموثرترین پل ارتباطی باشد میان من شهروند و شما کاندیداها.اما هیچ دوست ندارم که قلم انداز و بی دقت سخن گویم بنابراین با تلنگر درمورد جامعه ای که درآن زندگی می کنیم به بحث اصلی می پردازیم.

اغلب شعرا مثل هم شعر می گویند واغلب نویسندگان مثل هم می نویسند اما سیاست مداران متفاوت ازدیگران عمل می کنند. نکته ای که خیلی زیاد به چشم می آید این است که هرچه مسئولیت قلم کمتر، اثرش در دلها کمتر وبرعکس. غرض ازاین نامه یک نوع التقاطی کردن است که بلای جان صاحب قلم های دوره ی ما است. همه مان همه کار می کنیم. منتقدهم می شویم، مثل من.

به همین طریق در قلمرو سیاست هنوز تخصص کامل به وجود نیامده است. همه همه کاره ایم. هیچ کدام سرمان به گریبان خودمان نیست. کمتر وسواس داریم واین حتما کارمان را خراب خواهد کرد. مواظب خودمان باشیم. اگر همه کاره ی هیچ کاره را سیاست ودانشگاه وزمانه می پسندد، ملت نمی پسندد.

مایک سندل، استاد مشهور «فلسفه اخلاق» دانشگاه هاروارد، در سمینارهای خود این سوال رااز دانشجویان می پرسید؛ اگر قرارباشد روزی برای همیشه تنها به یک جزیره دروسط اقیانوس تبعید بشوید کدامیک ازاین کالای فرهنگی راباخود خواهید برد: «مجموعه آثار ادبی شکسپیر» یا «مجموعه سریالهای کارتون سیمپسون ها»؛ پاسخ این سوال پیامدهای واقعی در عرصه سیاست دارد. ماکدام راانتخاب خواهیم کرد؛ جناب خان وکلاه قرمزی یا کلیات سعدی؟

هدف ازطرح این مسئله به تفکر واداشتن شما عزیزان بودکه شاید عوام مردم ازچیزهایی مثل پول و وعده و شعار خوششان بیاید اما آیا پول و وعده و شعار می تواند جای برنامه رابگیرد؟

درمملکت ما سیاست یک شغل نیست وبیشتر یک تفنن است، تفننی خیلی جدی ترازیک شغل. یعنی یک مشغله است ومشغله ای بسیار پردردسر وشاید هم بدعاقبت فلذا شما باید مردم را دریابید اگر برای شما چیزی بماند ازهمین مردم خواهدبود.

آنچه مسلم است به صدای این همه کوبه ای که به درمی خورد از درون صدای پایی برخاسته است، من صدای پا را شنیده ام وبه آینده امیدوارم. به فکر پل های پشت سرنیز باشیم ودیگر چنان نباشد که مسعود فرزاد گفت:

«بسته است این در دلا باید در دیگر زدن

ور نباشد این میسر دست غم برسر زدن»...

به عنوان کلام آخر مسلم این است که این نظام تازه پا درراه گذاشته است و دوره ی جوانی خود را طی می کند واگر هنوز پخته نشده ونقایصی دارد یانمی تواند مصادیق ناخالصی ها چون سران فتنه ی اکبر را ازخود دور کند، هیچ باکی نیست. جوش های جوانی برهر صورتی لک وپیس خود را می گذارد اما دراین میان آنهایی زنده نامند که درگذر زمان تاریخ رامی سازند یا به عبارتی گذر زمان آنها را درتاریخ می سازد پس به گوش باشید که شما نیزدر کتاب انقلاب صفحه دهم تاریخ را خواهید نوشت وهم می توانید مدرس شوید وهم بنی صدر.

یادمان باشد  رئیس جمهور کشورمان محمدعلی رجایی روزی دست فروشی می کرد اما روزگار چرخید و این شهید والا مقام نماینده ی یک ملت وصاحب دولت شد پس بدانید تابه امروز هرچه بودید گذشت آینده رابنگرید که ملاک حال فعلی افراد است.

ومن الله توفیق

 

محمدبرم

دانشجوی علوم سیاسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی